تو خواب و بیداری!

ساخت وبلاگ

با مامان که داشتم حرف میزدم یهو فاز بغض و گریه گرفتم :/

 شانس آوردم خودمو کنترل کردم وگرنه تا خود صبح گریه میکردم بعد بهم گفت از بس غصه میخوری خب مثل بقیه زندگی کن !

#

نمی‌دونم تو خواب چی شد یهو من اشک تو این چشمام جمع شد و سرازیر بعد وسایلم جمع کردم و رفتم که قهر کنم

 روی یه پله نشستم و همین جوری گریه میکردم بعد دوستم اومد گفت کی اذیتت کرده ؟ 

منم هیچی نمیگفتم و گریه میکردم ..! یه چند نفر دیگه هم اومدن که مثلا دلداریم بدن .


+دیگه این گریه ها و دلداری ها فایده نداره ....!!!!

++همش تقصیر این استاد نفهم و بی درک که سه نمره با اون کوریش، اشتباهی از من کم کرد بعدم بهم میگه : اشتباهی نمره اتو دادم  

نمی‌دونم بعضی ها چه جور استاد میشن !!!

از ۱۹/۴۰ بشم ۱۹/۱۹

+ مثلاً نباید ناراحت بشم چون دکتر گفته اینا نشانه های ناراحتی !

Text...
ما را در سایت Text دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mosbataram5 بازدید : 106 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 15:21